نظریه دو عاملی هرزبرگ و کاربرد آن در انگیزش کارکنان
نظریه دو عاملی هرزبرگ (Frederick Herzberg) را بیتردید باید یکی از مهمترین و جریانسازترین نظریههای انگیزشی دانست. نظریهای که از بدو ارائه، با توجه و اقبال گسترده صاحبنظران و همینطور سازمانها مواجه شد. در این گفتار کوتاه قصد داریم ضمن آشنایی بیشتر با آقای هرزبرگ به بررسی نظریه انگیزشی او بپردازیم.
فردریک هرزبرگ کیست؟
آقای فردریک هرزبرگ یک روانشناس برجسته آمریکایی بود که به کار مازلو و مک گریگور عمق بیشتری بخشید. درواقع او در تحقیقاتش عواملی را مورد توجه قرار داد که تا آن زمان آنقدر که باید مدنظر قرار نگرفته بودند.
او در یک پژوهش گسترده از کارمندان شرکتها پرسید چه عواملی باعث رضایت شغلی و چه عواملی باعث نارضایتی شغلی آنها میشوند؟ سپس مشاهده کرد که عوامل دسته اول با عوامل دسته دوم یکسان نبوده و دارای تفاوتهای ماهوی و اساسی هستند. او با دریافت این نتایج، تئوری دو عاملی خود را تدوین و ارائه کرد. نظریهای که به نظریه دو عاملی هرزبرگ معروف شد. نتایج تحقیق روانشناختی او در زمینه بازرگانی و تجارت و مشخصاً بحث انگیزش کارکنان و رضایت شغلی آنها، کاربرد گستردهای پیدا کرد. درواقع اصلیترین دلیل شهرت فردریک هرزبرگ، فعالیت او در حوزه انگیزش است. فروش خیرهکننده و 1.2 میلیون نسخهای از کتاب معروف او با نام «چگونه کارکنان را برانگیزانیم؟»، گواهی بر همین مدعاست. |
تشریح نظریه دو عاملی هرزبرگ
فردریک هرزبرگ در نظریه مهم خود اینگونه بیان کرد که رضایت یا نارضایتی کارکنان را باید با در نظر گرفتن دو دسته از عوامل مختلف بررسی نمود.
- عوامل انگیزشی یا مولد رضایت (Satisfiers motivators)
- عوامل بهداشتی (تگهدارنده) یا مولد نارضایتی (Dissatisfiers hygiene factors)
از این دو عامل بهطور خلاصه در تئوری او با عنوان عوامل انگیزش – بهداشت یاد میشود. فلسفه وجودی عوامل بهداشتی، ممانعت از بروز حس نارضایتی کارکنان است. این عوامل صرفاً به این دلیل باید وجود داشته باشند تا از نارضایتی جلوگیری کنند؛ اما نکته بسیار مهم این است که خودشان مولد و باعث رضایت شغلی نیستند.
در مقابل عوامل بهداشتی، عوامل انگیزشی وجود دارند. عواملی که بهزعم هرزبرگ سازمانها برای ایجاد احساس رضایت شغلی باید روی آنها مانور دهند. در جدول زیر شش عامل برتر مولد رضایت یا نارضایتی شغلی را به ترتیب اهمیت ملاحظه میکنید:
عوامل انگیزشی | عوامل بهداشتی |
نیل به هدف (دستیابی) | خطمشی شرکت |
مورد احترام و توجه قرار گرفتن | سرپرستی |
ماهیتِ کار | روابط با رئیس (مدیر) |
مسئولیت | شرایط کاری |
پیشرفت | حقوق |
رشد | روابط با همکاران |
هرزبرگ چنین نتیجه گرفت که چون عوامل نارضایتی و رضایتمندی یکسان نیستند، پس عدم رضایتمندی لزوماً به معنای خودِ رضایتمندی نیست. به عبارت دیگر، کارکنان ممکن است درعینحال که ناراضی نیستند، از شغل خود رضایت کافی نداشته باشند. او دریافت که عوامل مولد نارضایتی، عمدتاً عواملی خارجی هستند و با خودِ کار ارتباط زیادی ندارند.
بررسی دقیقتر نظریه دو عاملی هرزبرگ در بحث انگیزش و رضایت شغلی
میدانیم حداقل چیزی که کارکنان انتظار دارند امنیت شغلی و دستمزد معقول است. هرزبرگ چنین استدلال کرد که کارکنان بدون برخورداری این دو مورد، قطعاً ناراضی خواهند بود؛ ولی حتی اگر آنها را به دست بیاورند، الزاماً کار بیشتری ارائه نخواهند داد. در اینجا هرزبرگ یک سؤال مهم را مطرح کرد؛ اینکه که مدیران باید از چه اهرمی برای ایجاد انگیزش در کارکنان استفاده کنند؟ حالا که امنیت شغلی و دستمزد، بهتنهایی عوامل ایجاد انگیزش نیستند، چه اهرم یا اهرمهایی در دست مدیران باقی میماند؟
هرزبرگ نتیجهگیری کرد که تنها عواملی میتوانند منبع ایجاد انگیزش در کارکنان باشند که نیازهای سطح بالا را ارضا میکنند. بنابراین عوامل ارضاکنندهی نیازهای سطح پایین مثل امنیت، معاش و … کارکردی جز ممانعت از بروز نارضایتی ندارند. اگر این عوامل در حداقلیترین سطح ممکن برقرار نباشند، باعث ایجاد نارضایتی شدید خواهند شد. آنقدر شدید که کارکنان را بر آن میدارند تا درصدد یافتن شغل دیگری برآیند. برعکس، حس رضایت شغلی میتواند یکی از اثربخشترین عوامل برای حفظ کارکنان در سازمان باشد.
هرزبرگ بیان داشت عوامل انگیزشی و ارضاکننده نیازهای سطح بالا، بیشتر جنبه درونی دارند. این عوامل درست برخلاف عوامل ارضاکنندهی سطح پایین، به خودِ شغل مرتبط میشوند. بنابراین انگیزش زمانی ایجاد خواهد شد که مدیران شرایط ذیل را برای کارکنان خود فراهم سازند:
- آنها را به انجام کارهایی که معنادار، مهم و چالشبرانگیز هستند، بگمارند
- فرصتهای مناسبی برای توسعه و استفاده همهجانبه از مهارتهای آنان پیش پایشان بگذارند
- کارکنان را در تصمیمگیریهایی که آنان در اجرایشان نقش دارند و نیز تصمیماتی که بر عملکردشان تأثیر میگذارند، مشارکت دهند
- تفویض اختیار و همچنین دادن استقلال و آزادی عمل به کارکنان در انجام امور را در دستور کار قرار دهند
در نمودار زیر رابطه بین عوامل بهداشتی و انگیزشی در تئوری دو عاملی هرزبرگ را با بهبود عملکرد ملاحظه میکنید:
نظریه دو عاملی هرزبرگ، مبنایی ایجاد کرد تا مدیران برای ایجاد انگیزش در کارکنان عمدتاً روی ارضای نیازهای سطح بالا متمرکز شوند.
سخن آخر
امیدواریم در این گفتار توانسته باشیم تشریح مختصر و مفیدی از نظریه دو عاملی هرزبرگ ارائه دهیم. آیا این مقاله پاسخگوی همه سؤالاتتان بود؟ آیا سؤال دیگری درباره تئوری دو عاملی یا سایر نظریههای انگیزشی در ذهنتان وجود دارد؟ شما میتوانید سؤالاتتان را از طریق بخش نظرات سایت پندیار با ما در میان بگذارید.
برای دریافت مشاوره حرفهای در زمینه منابع انسانی، فروش و بازاریابی و استراتژی کسبوکار با ما تماس بگیرید.
دیدگاهتان را بنویسید